- گله داری
- عمل و شغل گله دار: بشتر بانی و گله داری کردی آهستگی و هشیاری. (نظامی)
معنی گله داری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
صاحب گله (گوسفندو غیره) آنکه گله رانگهبانی کند و پرورش دهد: گروهی از گله داران در میان رود غزنین فرود آمده و گاوان بدانجا بداشته
![تصویری از گله دار](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/2/7/5/mon-0027568.jpg)
محافظت قلعه کوتوالی حکومت قلعه: سمک عیار ناک را گفت: چه گویی ک قلعه داری توانی کردن ک
دارای گوهر بودن، دارای نژاد نیک بودن اصالت خانوادگی، دارای جوهر بودن (تیغ شمشیر و جز آن)
دارای گوهر بودن، دارای نژاد نیک بودن اصالت خانوادگی، دارای جوهر بودن (تیغ شمشیر و جز آن)
![تصویری از کلاه داری](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/0/3/6/amd-0003638.jpg)
پادشاهی، سلطنت، برای مثال نه هر کسی که کله کج نهاد و تند نشست / کلاهداری و آیین سروری داند (حافظ - ۳۶۴)
عمل و شغل گل کار. عمل و شغل گل کار کاشتن و عمل آوردن و تربیت گلهای مختلف زینتی در باغ و باغچه و گلدان، گل و بوته که روی پارچه دیوار و مانند آن ایجاد کنند نقش و نگار
nodoso, grumoso
knorrig, klumpig
węzłowy, grudkowaty
узловатый , комковатый
вузлуватий , грудкуватий
enredado, grumoso
noueux, grumeleux
nodoso, grumoso